27 دسامبر 2012

شانزده و هفده ماهگی

Posted in Uncategorized در 17:41 توسط مامان سام

ظرف شانزده و هفده ماهگی سام انگار خودش و اطرافش را بیشتر شناسایی می‌کرد. آخر هفده ماهگی برای اولین بار در جواب من که پرسیدم «سام کو؟» فکری کرد و بعد دو دستی‌ به شکم خودش زد! خیلی‌ از اعضای بدن خودش را هم میشناسد (چشم، دماغ، گوش، زبان، دنداان، مو، دست و پا). منظور خودش را میفهماند. مثلا به چراغ اشاره می‌کند (با یک «چه» کشدار) و بعد به کلیدش (یعنی‌ چراغ را روشن کن)، وقتی‌ گرسنه است به صندلیش اشاره می‌کند، و البته شروع به جیغ کشیدن هم کرده، وقتی‌ مستاصل میشود یا ما منظورش را نمی‌فهمیم. چند لغتی هم می‌گوید: ژژ(شیر)، نننن(نان)، بابا، گاخ (داغ)، دوف (توپ)،  همچنان همه چیز را به دهان میبرد، گرچه خیلی‌ کمتر. دو تا دیگر از آسیا‌ها هم در آمدند، یعنی‌ در پایان هفده ماهگی، دوازده دندان را کم و بیش دارد. می‌خواهد خودش غذا بخورد و اصلا راضی‌ نمی‌شود که من کمک کنم یا با قاشق غذا بدهم. بسیار هم در غذا خوردن انتخابی عمل می‌کند و هر چیزی را نمیخورد. کار مورد علاقه اش این است که در مغازه یا محیط‌های بازی کودکان (مثل ژوژوتک یا همان «اسباب بازی خونه»!) چیزی یا چیز‌هایی‌ را از قفسه‌های بالا به پایین یا بر عکس منتقل کند. خیلی‌ هم جدی!در ژوژوتک اسباب بازی  محبوبش ماکت آشپزخانه (با اجاق و قابلمه و کفگیر و …) است

ضمناً بالاخره در شانزده ماهگی دست زد. انگار این قرتی بازی‌ها زود تر از این به‌شان و شخصیت آقا نمی‌آمد!

بیان دیدگاه